بر اساس یک تحلیل جدید که دههها پژوهش خواب را در بر میگیرد، دیر بیدار ماندن، کم خوابیدن یا اغلب بیدار شدن میتواند به طور قابل توجهی بر سلامت عاطفی فرد تأثیر بگذارد.
محققان توضیح دادند که عملکرد عاطفی سالم برای زندگی روزمره ما ضروری است. آنها خاطرنشان کردند که احساسات بر سلامت جسمانی، انگیزه، تصمیم گیری، تعاملات اجتماعی، یادگیری و حافظه ما تأثیر می گذارد.
جدیدترین یافته ها که از تجزیه و تحلیل تحقیقات خواب در 50 سال گذشته ناشی می شود، این هفته در مجله انجمن روانشناسی آمریکا، بولتن روانشناسی منتشر شد. همه 154 مطالعه ای که محققان استفاده کردند شامل مطالعه یک شبه شرکت کنندگان و در عین حال ارزیابی روش های مختلف از دست دادن خواب افراد، مانند بیدار نگه داشتن افراد برای مدت طولانی، بیدار کردن آنها زودتر از حد معمول، یا بیدار کردن دوره ای آنها در طول شب بود.
محققان به دنبال این بودند که چگونه این تغییرات در خواب بر احساسات افراد و همچنین تأثیر آن بر خلق و خوی تأثیر می گذارد، مانند تغییرات در علائم اضطراب یا افسردگی.
با ترکیب داده های بیش از 5700 نفر در تمام مطالعات، محققان دریافتند که کاهش خواب:
- کاهش احساسات مثبت، مانند شادی.
- افزایش علائم اضطراب، مانند ضربان قلب سریع یا نگرانی.
- کاهش توانایی ابراز احساسات، مانند بازگویی حقایق در مورد مرگ یکی از عزیزان، اما ناتوانی در توصیف احساسی که در شما ایجاد می کند.
کارا پالمر، محقق و استادیار دانشگاه ایالتی مونتانا، در بیانیهای گفت: «این حتی پس از دورههای کوتاه از دست دادن خواب، مانند بیدار ماندن یک یا دو ساعت دیرتر از حد معمول یا پس از از دست دادن چند ساعت خواب رخ میدهد». ما همچنین دریافتیم که از دست دادن خواب باعث افزایش علائم اضطراب و کاهش برانگیختگی در پاسخ به محرک های عاطفی می شود.
برای اکثر اثراتی که محققان به آن نگاه کردند، هر چه فرد خواب بیشتری را از دست بدهد، عوارض عاطفی بیشتری خواهد داشت. شرکت کنندگان در این مطالعات به طور کلی سالم بودند و در محدوده سنی 7 تا 79 سال قرار داشتند.
Candice Alfano، محقق و استاد روانشناسی دانشگاه هیوستون، که همچنین مدیر Sleep است، گفت: «احساسات تقریباً بر همه جنبه های زندگی روزمره ما حاکم است و به نظر می رسد محروم کردن خود از خواب راهی مطمئن برای انتخاب یک فرماندار وحشتناک باشد. و مرکز اضطراب هیوستون، در بیانیه ای. «یافتههای ما تأیید میکند که حتی زمانی که کمبود خواب به میزان خفیفی وجود دارد، تغییرات منفی قابل اندازهگیری در نحوه واکنش ما به رویدادهای روزمره وجود دارد.»