پلتفرمهای اجتماعی مانند تیکتاک، به محلی برای اشتراکگذاری تجربیات شخصی و تبادل اطلاعات تبدیل شدهاند. بسیاری از کاربران در این شبکهها به اشتراکگذاری نکات و توصیههایی در زمینههای مختلف از جمله سلامت روان پرداختهاند. اما متأسفانه، برخی از اطلاعات ارائهشده دقیق نبوده و میتوانند به جای کمک، آسیبزا باشند. طبق مطالعات اخیر، کارشناسان به شناسایی برخی از رایجترین اشتباهات در مورد سلامت روان در ویدیوهای تیکتاک پرداختهاند. در این مقاله، به بررسی این اشتباهات و اثرات احتمالی آنها خواهیم پرداخت.
1. پاتولوژیزه کردن احساسات عادی
یکی از رایجترین اشتباهاتی که در ویدیوهای تیکتاک مشاهده میشود، پاتولوژیزه کردن احساسات طبیعی و عادی است. بسیاری از ویدیوها، مشکلاتی مانند اضطراب، نوسانات خلقی یا ترس از ترک شدن را به عنوان علائم اختلالات روانی جدی معرفی میکنند.
در حقیقت، بسیاری از این علائم، همچون اضطراب هنگام تغییر برنامهها یا نوسانات خلقی، میتوانند به صورت طبیعی در زندگی روزمره همه افراد وجود داشته باشند. این نوع احساسات در اکثر افراد بهویژه در شرایط استرسزا طبیعی است و نیازی به تشخیص اختلالات روانی ندارند. گمراهی در این مورد میتواند منجر به برچسبزنی افراد و احساس گناه غیرضروری آنها شود.
ویدیوهایی که اختلال شخصیت مرزی را به ترس از ترک شدن یا نوسانات خلقی جزئی نسبت میدهند، ممکن است باعث شوند افراد احساس کنند که اختلالات روانی دارند، حتی زمانی که چنین نیست.
همچنین، برخی از ویدیوها افسردگی در محیط کار را به کمبود تمرکز و خستگی معمولی نسبت میدهند، در حالی که این علائم ممکن است به دلایل مختلفی مانند فشار کاری یا استرسهای روزمره ایجاد شوند.
2. استفاده نادرست از زبان درمانی
در تیکتاک، برخی از کاربران از اصطلاحات روانشناسی و درمانی به اشتباه استفاده میکنند که میتواند اطلاعات نادرست و تفسیرهای غلطی ایجاد کند. این مسئله میتواند به راحتی سوءتفاهمات زیادی را در مورد اختلالات روانی ایجاد کند.
اختلالات روانی مانند اختلال دو قطبی و افسردگی بهطور خاص تعریف شدهاند و هیچکدام از آنها با نوسانات خلقی سریع یا تغییرات لحظهای مرتبط نیستند. استفاده از اصطلاحات نادرست ممکن است به ترویج برچسبزنیهای اشتباه و تقویت استیگما درباره سلامت روان منجر شود. این نهتنها برای افراد مبتلا به این اختلالات آسیبزا است، بلکه میتواند باعث شود که آنها از درمانهای لازم خود دور شوند.
یکی از ویدیوها ادعا میکند که افراد مبتلا به اختلال دو قطبی به دلیل نوسانات خلقی “چرخشی” بیشتر از دیگران دچار اختلال میشوند. در واقع، این افراد تغییرات خلقی طولانیمدت را در طول هفتهها تجربه میکنند، نه نوسانات سریع.
ویدیوهای دیگر ادعا میکنند که افرادی که قصد خودکشی دارند، بهطور “تقریبی دوقطبی” میشوند، که این دیدگاه نیز نادرست است.
3. درمان های بدون شواهد و ادعاهای غلط
یکی از رایجترین اشتباهات در ویدیوهای تیکتاک، تبلیغ درمانهایی است که شواهد علمی برای اثربخشی آنها وجود ندارد. بسیاری از این ویدیوها میگویند که درمانهایی بدون نیاز به دارو میتوانند بهطور مؤثر مشکلات روانی را درمان کنند، در حالی که این ادعاها معمولاً اثبات نشدهاند.
ادعاهایی که از درمانهای غیرعلمی یا بدون شواهد علمی حمایت میکنند، میتوانند خطرناک باشند. این درمانها ممکن است افراد را از درمانهای مؤثرتر و علمی دور کنند و حتی در صورت عدم مشاوره با یک درمانگر متخصص، مشکلات روانی را پیچیدهتر کنند.
یکی از ویدیوها مدعی است که نوشتن در مورد تجربیات آسیبزا برای ۱۵ دقیقه میتواند در یک ساعت فرد را از بحرانهای روانی بهبود دهد. این ادعا هیچگونه شواهد علمی ندارد و میتواند باعث شود افراد احساس کنند که درمانهای واقعی غیرضروری هستند.
در برخی دیگر از ویدیوها گفته میشود که روشهای ارزانتر و بدون عوارض جانبی میتوانند جایگزین داروهای ضد افسردگی شوند، در حالی که هیچ تحقیق علمی این ادعاها را تایید نمیکند.
4. شواهد تجربی و شخصی
برخی از ویدیوها بر اساس تجربیات شخصی افراد منتشر میشوند که میتوانند افراد را به پذیرش درمانهای نادرست تشویق کنند. این تجربیات اغلب بهطور غیرعلمی و بدون پشتوانههای حرفهای ارائه میشوند.
در حالی که تجربه شخصی ممکن است به عنوان یک منبع برای الهام یا امید به نظر برسد، اما از آن نمیتوان به عنوان یک معیار علمی و اثباتشده برای درمانهای روانی استفاده کرد. این نوع ویدیوها میتوانند انتظارات غیرواقعی را در افراد ایجاد کرده و آنها را به انتخاب درمانهای نادرست هدایت کنند.
یکی از ویدیوها میگوید که فرد پس از شش روز پذیرش در واحد روانی بهبودی چشمگیری پیدا کرده است. این نوع تجربیات شخصی ممکن است با واقعیتهای علمی و درمانهای مؤثر تطابق نداشته باشد.
ویدیوهای دیگری که میگویند افراد باید از والدین خود درخواست پذیرش روانی کنند، میتوانند باعث ایجاد تصورات غلط در مورد مزایای پذیرش بستری شوند.
رواج اطلاعات نادرست در مورد سلامت روان در شبکه های اجتماعی
رواج اطلاعات نادرست در مورد سلامت روان در شبکههای اجتماعی به مشکلی جدی تبدیل شده است. پلتفرمهایی مانند تیکتاک و اینستاگرام به افراد این امکان را میدهند که تجربیات خود را بدون نظارت علمی به اشتراک بگذارند، که میتواند به گمراهی و ایجاد تصورات اشتباه منجر شود.
- دسترسی آسان به اطلاعات غیرمعتبر: شبکههای اجتماعی به راحتی اطلاعات را منتشر میکنند، بدون اینکه نظارت علمی داشته باشند. این موضوع میتواند باعث شود افراد اطلاعات نادرستی در مورد سلامت روان دریافت کنند.
- عدم تخصص و اعتبار منابع: افرادی که در این پلتفرمها مطالب سلامت روان را به اشتراک میگذارند، اغلب فاقد تخصص در این زمینه هستند. این موضوع میتواند منجر به انتشار مشاورههای نادرست و گمراهکننده شود.
- افزایش استیگما و احساس گناه: انتشار اطلاعات نادرست میتواند استیگما و برچسبهای منفی ایجاد کند. به عنوان مثال، برخی از ویدیوها ممکن است مشکلات روانی را نشانه ضعف شخصیت بدانند، که به احساس شرم و خودسرزنشی در افراد میانجامد.
- تجاریسازی اطلاعات سلامت روان: گاهی اوقات اطلاعات نادرست در مورد سلامت روان به منظور جذب فالوئر یا فروش محصولات منتشر میشود. این رویکرد میتواند خطراتی جدی برای افراد داشته باشد.
- تاثیرات منفی در تشخیص اختلالات: اطلاعات نادرست میتواند منجر به تشخیص اشتباه اختلالات روانی در افراد شود و اضطراب و نگرانی بیمورد ایجاد کند.
نتیجه گیری
اگرچه تیکتاک و سایر پلتفرمهای اجتماعی میتوانند محلی مفید برای تبادل اطلاعات و تجربیات در زمینه سلامت روان باشند، اما باید با دقت و آگاهی از صحت اطلاعات موجود استفاده کرد. بسیاری از ویدیوها که اطلاعات نادرستی را منتشر میکنند، میتوانند به جای کمک، آسیبزا باشند. بنابراین، همواره توصیه میشود که اطلاعات بهدست آمده از منابع معتبر و متخصصان بهداشت روان مورد تایید قرار گیرد و از مراجعه به درمانهای بدون شواهد علمی اجتناب شود. سلامت روان یک موضوع پیچیده است که نیازمند توجه و درمانهای دقیق و علمی است، نه توصیههای اشتباه یا تجربیات شخصی.