یک مطالعه جامع که در Journal of Affective Disorders منتشر شده است، نقش رژیم غذایی در مدیریت افسردگی را در زنان استرالیایی بررسی کرده است. این مطالعه نشان میدهد که برخلاف باورهای رایج، نوع رژیم غذایی (گیاهخواری، وگان یا همهچیزخواری) بهتنهایی تأثیر معناداری بر کاهش علائم افسردگی ندارد. اما کیفیت غذا، بهویژه مصرف غذاهای تازه و کمتر فرآوریشده، تأثیر قابلتوجهی در بهبود سلامت روان دارد.
چرا سلامت روان جهانی به تغذیه وابسته است؟
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی در جهان است که حدود 5 درصد جمعیت جهان (معادل 350 میلیون نفر) را تحت تأثیر قرار داده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت (2023)، زنان بیش از مردان در معرض ابتلا به علائم افسردگی هستند. در استرالیا نیز زنان بیشتر از مردان از این بیماری رنج میبرند؛ 12 درصد از زنان در مقابل 10 درصد از مردان به افسردگی مبتلا هستند.
افسردگی نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی، محیطی و رفتاری است که در این میان، رژیم غذایی نقشی کلیدی ایفا میکند. نوع و کیفیت رژیم غذایی در تعیین سلامت روان اهمیت دارد، اما شواهد علمی جدید نشان میدهد که کیفیت غذا مهمتر از نوع رژیم غذایی است.
تحلیل علمی: رژیم غذایی تازه یا فرآوریشده؟
مطالعه حاضر که بر اساس دادههای بلندمدت مطالعه طولی سلامت زنان استرالیا (ALSWH) انجام شده، به بررسی تأثیر رژیم غذایی بر علائم افسردگی پرداخته است. دادههای مربوط به زنان متولد 1973 تا 1978 از سالهای 2003 و 2009 جمعآوری شده و کیفیت رژیم غذایی آنها بر اساس شاخصهای معتبری ارزیابی شده است.
نتایج کلیدی:
- کیفیت غذا مهمتر از نوع رژیم غذایی است:
نوع رژیم غذایی (همهچیزخواری در برابر گیاهخواری) تأثیر معناداری بر علائم افسردگی نداشت. اما مصرف بیشتر غذاهای تازه و کمتر فرآوریشده با کاهش علائم افسردگی همراه بود. - چالش در دستهبندی رژیمها:
86 درصد از کسانی که خود را گیاهخوار معرفی کرده بودند، مقدار کمی محصولات حیوانی مصرف میکردند. این یافتهها نشان میدهد که بسیاری از افراد بهجای رژیم کاملاً گیاهی، رژیمهای کمگوشت دارند.
رژیم غذایی و افسردگی: کیفیت غذا چه میگوید؟
بر اساس تحلیل دادههای 9,081 نفر در سال 2003 و 8,199 نفر در سال 2009، مشخص شد:
- زنانی که رژیم غذایی باکیفیتتری (غذاهای تازه و غیر فرآوریشده) داشتند، علائم افسردگی کمتری گزارش دادند.
- میانگین سن این شرکتکنندگان در سال 2009 حدود 33.7 سال بود و 41 درصد آنها سیگاری و 88 درصد مصرفکننده الکل بودند.
این یافتهها تأیید میکند که رژیم غذایی سالمتر میتواند تأثیر مثبتی بر سلامت روان داشته باشد، حتی اگر نوع رژیم غذایی تغییر نکند.
چشمانداز آینده: چگونه کیفیت غذا میتواند سلامت روان را ارتقا دهد؟
این مطالعه نشان میدهد که تمرکز بر مصرف غذاهای تازه و کمتر فرآوریشده، میتواند راهکاری عملی برای کاهش علائم افسردگی باشد. اما تعداد کم شرکتکنندگان با رژیم کاملاً گیاهی نیاز به تحقیقات بیشتری برای تأیید نتایج دارد.
توصیههای عملی:
- غذاهای تازه و کامل بخورید: مصرف میوهها، سبزیجات، غلات کامل و منابع پروتئینی سالم را افزایش دهید.
- از غذاهای فرآوریشده اجتناب کنید: مصرف غذاهای حاوی قند بالا، چربیهای ترانس و افزودنیها را کاهش دهید.
- رژیم خود را متعادل کنید: کیفیت مواد غذایی را بر نوع رژیم غذایی ترجیح دهید.
نتیجهگیری: غذای بهتر، حال بهتر!
کیفیت رژیم غذایی، نه نوع آن، نقش مهمتری در مدیریت سلامت روان ایفا میکند. اگرچه این مطالعه به شواهد معتبری درباره تأثیر کیفیت غذا بر افسردگی اشاره دارد، اما تحقیقات بیشتری برای درک بهتر ارتباط میان رژیم غذایی، انگیزههای تغذیهای و سلامت روان لازم است.